تحولات منطقه

۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۵
کد خبر: ۱٬۰۰۶٬۹۷۹

مدارس و به‌خصوص مدارس دولتی در کشور ما همواره در سال‌های گذشته با بحران مالی و کمبود بودجه مواجه بوده‌اند. شاید به همین خاطر است که نخستین و کوتاه‌ترین راه را در دریافت کمک مالی از والدین می‌دانند.

جیب‌های خالی مدارس و ضرورت خودکفایی مالی
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

 توجه به درآمدزایی و رسیدن به خودکفایی در مدارس می‌تواند تا حدودی وابستگی آن‌ها را به دولت و آموزش‌وپرورش کاهش دهد.

در این میان هرچند برخی کارشناسان، ورود مدارس را به عرصه اقتصادی و درآمدزایی مانعی برای آموزش مطلوب در تعلیم و تربیت می‌دانند، اما مدیران مدارس چه بخواهند و چه نخواهند باید مهارت‌های لازم را در حوزه مالی داشته باشند؛ چرا که باز به عقیده گروهی دیگر از صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت، مدیریت خوب مالی و خودکفایی مدارس می‌تواند بر عملکرد آموزشی مدرسه تأثیر مثبت داشته باشد.

هر مدرسه، یک وزارتخانه کوچک

یک کارشناس تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه واژه خودکفایی در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت و فرهنگ شاید واژه چندان مناسبی نباشد و به جای آن می‌توان از واژه توانمندسازی مدارس استفاده کرد، می‌گوید: این موضوع می‌تواند به معنای تواناسازی به لحاظ علمی، صلاحیت‌ها، ارتقای توانمندی و همچنین دادن اختیارات به مدارس باشد که بحث‌های مالی می‌تواند با دادن اختیارات بیشتر به مدارس تا حدودی برطرف شود.

احمد عابدینی در گفت‌وگو با قدس با تأکید بر اینکه هر مدرسه می‌تواند یک وزارتخانه کوچک در نظر گرفته شود، می‌افزاید: می‌توانیم تصور کنیم مدیر ما یک وزیر در مدرسه است از این منظر که می‌تواند تصمیم بگیرد، برنامه تولید کند و بدون نیاز به بخشنامه‌های متعدد و باید و نبایدها براساس اصول و چارچوب تعلیم و تربیت برنامه‌ای را طراحی و پیشنهاد دهد.

متأسفانه یکی از امور مغفول در حوزه تعلیم و تربیت این است که هیچ موضوعی بالاتر از معلم، دانش‌آموز و مدرسه در آموزش و پرورش و حوزه تعلیم و تربیت وجود ندارد؛ یعنی باید همه فعالیت‌ها در ستاد، ادارات استان‌ها، مناطق و حوزه‌های تصمیم‌گیری بر ارتقای صلاحیت‌های معلم‌ها و برآورده کردن نیاز دانش‌آموزان و تقویت مدارس معطوف باشد، از این بابت که بتوانند خودشان تصمیم بگیرند و براساس تصمیمشان عمل کنند و این‌قدر مدارس را ناتوان، ذلیل و خوار نگه نداریم که برای کوچک‌ترین کارشان لازم باشد از مرکز اجازه بگیرند.

 وی ادامه می‌دهد: نیروهای بسیار توانمند و واجد صلاحیتی در مدارس حضور دارند که اگرچه بنا به دلایلی در ستادها نیستند، اما می‌توانند در مدارس بسیار نقش‌آفرین باشند.

باید یکی از جهت‌گیری‌های اصلی‌مان که وزیر آینده می‌تواند آن را محور فعالیت‌ها قرار دهد توانمندسازی و توسعه مدارسی باشد که علاوه بر توسعه کمی و ساخت‌وساز، ویژگی‌هایی همچون توانمندی و استقلال داشته باشند، یعنی بتوانند با اتکا به اصول و سیاست‌های کلان اعلام شده بدون وابستگی‌های هر روزه فرایند جاری خود را مدیریت کنند.

لازمه چنین مدرسه‌ای در وهله نخست انتخاب مدیری توانمند و واجد صلاحیت است. این در حالی است که جایگاه مدیریت مدارس ما، جایگاه داخلی و ضعیفی است؛ به همین دلیل چندان نمی‌توانیم مدیران توانمند و واجد صلاحیتی را هم به لحاظ حمایت‌ها، پشتیبانی‌ها و پرداخت‌های مالی و هم اختیاراتی که قرار است به آن‌ها بدهیم، انتخاب کنیم.

این ظرفیت در قانون مدیریت خدمات کشوری وجود دارد که مدیران مدارسمان را همسطح مدیران سطوح میانی کشوری تلقی کنیم، امتیازاتشان را براساس آن‌ها تنظیم و پرداخت کرده و رابطه خود را براساس جایگاه مدیریت میانی با مدارس تنظیم کنیم تا افراد توانمند، برای پذیرش مدیریت مدرسه ترغیب شوند و بتوانیم از میان افراد علاقه‌مند و واجد صلاحیت، بهترین‌ها را انتخاب کنیم.

عابدینی عنوان می‌کند: نخستین الزام توانمندسازی مدرسه این است که به مدیریت مدرسه بها و ارزش دهیم و سطح جایگاهش را به لحاظ مدیریتی بالاتر ببریم. دومین لازمه توانمندسازی مدارس دادن اختیار به مدیر مدرسه است و اینکه بابت انجام کارهایی که بلد است و می‌تواند درزمینه توانمندسازی مدرسه به کارببرد توبیخ نشود و اجازه دهیم خودش در چارچوب قوانین تصمیم بگیرد و مداخلات، باید و نبایدها و امر و نهی‌ها و تعداد بخشنامه‌هایی را که به مدارس ارسال می‌شود به حداقل ممکن برسانیم؛ با این بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌ها مدیر خلاق نمی‌تواند در مدرسه کاری انجام دهد.

مدیر توانمند واجد صلاحیتی که جایگاهش تعریف شده و به او اختیار داده شده، پشتیبانی و حمایت می‌شود، می‌تواند در مدرسه کارهای زیربنایی انجام دهد و یا حتی به درآمدزایی و رفع نیازهای مدرسه فکر کند.

مشکل سوءمدیریت و سوءمصرف

این کارشناس تعلیم و تربیت با تأکید بر اینکه راهکارهای فراوانی برای درآمدزایی و مستقل شدن از بودجه‌های اندک آموزش و پرورش در مدارس وجود دارد، می‌افزاید: فضاهای بسیاری در آموزش و پرورش وجود دارد که اگر یک درصد آن در اختیار بخش خصوصی باشد، می‌تواند از این فضا درآمدزایی کند. اجاره دادن زمین‌ها و سالن‌های ورزشی که در اختیار آموزش و پرورش است و همچنین برگزاری همایش‌ها و مراسم و ... موارد دیگری است که می‌توان با آن‌ها درآمدزایی داشت.     

وی اما به آسیب توجه بیش از اندازه به موضوع درآمدزایی در مدارس اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: سوق دادن مدارس به این سمت که مدیر به جای دغدغه تعلیم و تربیت، برنامه و محتوای آموزشی و فوق برنامه‌ها به این موضوع فکر کند که چه راهکاری بیندیشد تا درآمدزایی داشته باشد، سم مهلکی برای تعلیم و تربیت است؛ چرا که اینجا دیگر بحث آموزش نیست؛ بلکه تجارت و بازار به میان می‌آید و دیگر تعلیم و تربیت اهمیتی پیدا نمی‌کند. ظاهر قضیه این است که وابستگی به دولت کم می‌شود و درآمد مدرسه افزایش پیدا می‌کند، اما دیگر باید فاتحه آموزش و تعلیم و تربیت را بخوانیم.

عابدینی به راهکارهای رفع بحران مالی، کمبودها و تقویت مدارس اشاره می‌کند و می‌گوید: فرهنگ استفاده از کمک‌های غیرپولی یعنی هنر فنی، مشارکت‌های کاری و توانایی شغلی والدین و استفاده از آن‌ها در امور جاری و مشکلات مدرسه به جای گرفتن پول، می‌تواند یکی از راه‌های جبران هزینه‌های مدرسه باشد.

علاوه بر این، موظف کردن و الزام به مشارکت سازمان‌ها و نهادها برای اینکه بخشی از هزینه‌ها و کمک‌های بلاعوضی را که به جاهای مختلف می‌کنند به مدارس تخصیص دهند، می‌تواند یکی از راهکارهای تأمین هزینه‌های مدارس باشد. چه اشکالی دارد نهادهای مختلف که بودجه‌های کلان می‌گیرند، بخشی از هزینه‌ها و منابع خود را صرف کمک به مدرسه و رفع نیازهای مدرسه کنند؟

وی ادامه می‌دهد: شاید مدارس ما از نظر اعتبارات مشکلی نداشته باشند، بلکه این سوءمدیریت و سوءمصرف است که مشکل ایجاد کرده و انتخاب آدم‌های خوب، توانمند، باسواد و باتجربه بتواند با مصرف درست منابع، مدارس را از بحران‌های مالی خارج کند.

         

آنچه دست و پای مدیران را بسته است

مدیر یکی از مدارس منطقه یک تهران نیز با اشاره به اینکه خودکفایی در مدارس باید از ابعاد، مدارس و مکان‌های مختلف دیده شود، عنوان می‌کند: کمبود سرانه‌های آموزشی مدارس و ضعف و کاستی‌های نظام تأمین و تخصیص منابع مالی در آموزش و پرورش سبب دور شدن مدارس از دستیابی به اهداف مندرج در سند تحول می‌شود.

نادر نصیرزاده با تأکید بر اینکه در مدارس با تنگناهای مالی مواجه هستیم و متأسفانه سرانه‌های آموزشی در حدی برای مدارس ما نیست که بتوانند با خیال آسوده تجهیزات و وسایل لازم را برای رفاه آموزشی و پرورشی دانش‌آموزان فراهم کنند، می‌افزاید: کمبود اعتبارات و تزریق نشدن بودجه‌های سرانه‌ای دست و پای مدیران مدارس را در فراهم‌سازی بسترهای آموزشی بسته است و اگر کمک‌های خانواده‌ها نباشد، مدارس در برخی مواقع با مشکل مواجه می‌شوند؛ این موضوع را همه می‌دانند، اما مدیران آموزش و پرورش قبول ندارند.

چند راه برای درآمدزایی مدارس

وی با تأکید بر اینکه ما باید تعریف مشخصی از اقتصاد مدرسه و توجه به درآمدزایی داشته باشیم، می‌گوید: برخی از مدارس دارای فضای بزرگ و یا حتی زمین چمن و سالن ورزشی هستند که این سالن ورزشی و یا این زمین چمن را می‌توان در اختیار متقاضیان در همان محله و یا افراد دیگر با قیمت‌های مناسب‌تر قرار داد تا کمکی برای درآمدزایی و خودکفایی مدارس شود؛ کاری که شهرداری با سالن‌های ورزشی در تملک خود انجام می‌دهد و آن‌ها را به صورت شیفت‌های مختلف در اختیار متقاضیان قرار می‌دهد.

نصیرزاده ادامه می‌دهد: معلمان مدارس می‌توانند به جای اینکه پس از مدرسه در آموزشگاه‌های خصوصی و کلاس‌های کنکور کار کنند، این کلاس‌های اضافه را در مدارس برگزار کنند تا به این وسیله بخشی از هزینه‌های مدرسه تأمین شود.

البته باید دید این کلاس‌ها چقدر می‌تواند از بار هزینه‌های مدرسه را جبران کند، یعنی باید تمام موارد سنجیده شود که مثلاً مشخص شود روشن بودن چراغ مدرسه تا شب چه میزان هزینه خواهد داشت و چقدر می‌تواند به اقتصاد مدرسه کمک کند.

وی با اشاره به اینکه تعطیلات تابستانی برای برخی مدارس می‌تواند درآمدزایی و کمکی به خودکفایی مدارس باشد، می‌گوید: باید بررسی شود آیا دستورالعمل‌های گرفتن هزینه در این‌گونه موارد می‌تواند هزینه‌های احتمالی را پوشش دهد و مشخص شود کارها به چه صورت می‌تواند انجام شود و می‌توان چه انتظاری از اوقات تعطیلات مدارس داشت.

این مدیر مدرسه با اشاره به درآمدزایی و خودکفایی که هنرستان‌ها می‌توانند با توجه به امکانات خود داشته باشند، می‌افزاید: مثلاً یک هنرستان در رشته خیاطی می‌تواند با تولید لباس فرم مدارس و حتی مانتوهایی برای ارائه به بازار، هم به اقتصاد دانش‌آموزان آن هنرستان کمک کند و هم درصدی از این کار برای کمک به مدرسه اختصاص یابد؛ یعنی فضای مدرسه تبدیل به فضای اشتغال‌زایی برای دانش‌آموزانی می‌شود که در آن مدرسه تحصیل می‌کنند.

علاوه بر این، مدیر مدرسه‌ای که دانش‌آموزان رشته کامپیوتر را آموزش می‌دهد، می‌تواند با اداره آموزش و پرورش همان منطقه برای تعمیر و ارائه خدمات کامپیوتری و پشتیبانی آن اداره قرارداد ببندد. یکی از ساده‌ترین کارها برای کسب درآمد، نصب انواع نرم‌افزار، ویندوز و یا حتی پر کردن کارتریج چاپگرهای آن اداره با قیمت‌های مناسب‌تر از بازار آزاد است. 

منبع: روزنامه قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.